باز هم تا نگاه می کنم وقت رفتن است...

خسته شدم بس که به جون اسکای غر زدم... اونم از من خسته شده... پس اینجا رو هم میذارم واسه اهلش..  واسه اونا که باهاشون نامهربون نیس!!!

بعد ازین اینجا هستم: abanac.mihanblog.com

از حادثه لرزند به خود قصر نشینان

ما خانه به دوشان غم سیلاب نداریم.

۱۴اسفند ۹۴

ادامه ی پست پایینی...

این ادامه ی متن پایینی هست که بلاگ اسکای  بی ش.ع.و.ر قورتش داد! ... من به تبعیت از خواهرزاده ی گرام؟ میگم : آتیش بگیره بلاگ اسکای!! جیگر منو خون کرده... تف تو روش!!!( این عبارت ، اوج عصبانیته منه!)

آتیش بگیره...

پسر خواهرم ( الان هشت سالشه) تا یکی دو سال پیش، وقتی از یه چیزی میخواس بگه خیلی بدش میاد میگفت آتیش بگیره فلان چیز! ( مثلا یکی از نفرتاش دکتر شدنه! میگفت آتیش بگیره پزشکی!!

سو T !

و از نشانگان سوتی این باشد که تیپ بزنی! جوراب و کفش اسپورت بپوشی!  بری یه جایی که مجبور باشی کفشتو درآری! و تمام مدت هم سرپا ایستاده باشی ( یکی دوساعت) اونجا هم دست کم ده پونزده نفر تورو ببینن که تکیه به دیوار دادی و برای رفع خستگی این پا و اون پا میکنی!... بعد بالاخره بیای بیرون... وقتی کفشتو میپوشی حس کنی پوست پات کفشو لمس میکنه! برسی خونه، اولین حرکت، کفشتو درآری و کف پاتو نگاه کنی ببینی بیش از قطر یک سکه ی پانصدتومانی، جورابت سوراخ است!! و با خودت پوزخند بزنی که خدا کند کسی این سوراخ گنده را ندیده باشد! و بعد هم تا فاصله ی رسیدن به اتاقت با خود بگویی: این جورابه که نو بود چه زود پاره شد!! و چرا اصلا تا این مرحله متوجهش نشده بودم! توی اتاق جورابتو در میاری که بندازی سطل آشغال! ببینی ای واااای!  جورابا لنگه به لنگه س!!!

( به یه افق نیاز داریم برای محو شدن!)

خودشیفتگی

و از نشانگان خودشیفتگی ، این باشد که آهنگی گوش دهیم و حس کنیم شخصی با شنیدن این آهنگ یاد " ما " می افتد!!!

:-D

مثلا یکی از این آهنگها: نشد که از دلم... جدا کنم تورو  ... ( محسن چاووشی!)

هرکاری میکنم شکل خنده رو نمتونم بذارم. بهرحال یادتون باشه بلاگ اسکای،بی شعور است!

شمام انقد به من نخندین! ما این طوری هستیم که یاد خودمون می افتیم از دل دیگران!!!!