سو T !

و از نشانگان سوتی این باشد که تیپ بزنی! جوراب و کفش اسپورت بپوشی!  بری یه جایی که مجبور باشی کفشتو درآری! و تمام مدت هم سرپا ایستاده باشی ( یکی دوساعت) اونجا هم دست کم ده پونزده نفر تورو ببینن که تکیه به دیوار دادی و برای رفع خستگی این پا و اون پا میکنی!... بعد بالاخره بیای بیرون... وقتی کفشتو میپوشی حس کنی پوست پات کفشو لمس میکنه! برسی خونه، اولین حرکت، کفشتو درآری و کف پاتو نگاه کنی ببینی بیش از قطر یک سکه ی پانصدتومانی، جورابت سوراخ است!! و با خودت پوزخند بزنی که خدا کند کسی این سوراخ گنده را ندیده باشد! و بعد هم تا فاصله ی رسیدن به اتاقت با خود بگویی: این جورابه که نو بود چه زود پاره شد!! و چرا اصلا تا این مرحله متوجهش نشده بودم! توی اتاق جورابتو در میاری که بندازی سطل آشغال! ببینی ای واااای!  جورابا لنگه به لنگه س!!!

( به یه افق نیاز داریم برای محو شدن!)

نظرات 23 + ارسال نظر
لیلی جمعه 14 اسفند 1394 ساعت 02:21 http://leiligermany.blogsky.com

درراستای سوالی که پرسیدی به نظرم یک وبلاگ جدید تو همین بلاگ اسکای ایجاد کن و یک پست امتحانی بنویس. تو همین وبلاگت تو قسمت مدیریت ایجاد وبلاگ جدید داره. امتحان کن

ممنون لیلی جان...
کلا از بلاگ اسکای رفتم دیگه...

manic man پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 17:37 http://manicman.ir

جدیدا نمی دونم قضیه چیه ولی تمام جورابام به طور خود جوش سوراخ شدن. یعنی همشون ها! حدود 7-8 جفت !
نمی دونم چه بدی بهشون کرده بودم

حتما آهشون تورو گرفته!!

معلوم الحال پنج‌شنبه 13 اسفند 1394 ساعت 01:00 http://www.daneshjoyezaban.mihanblog.com

سلام رئیس
تو همچنان می نویسی و من همچنان منتظرم ...

سلام.
منتظر باش... بهار در راه است...

بیوتن یکشنبه 9 اسفند 1394 ساعت 23:16 http://bivatan-e.blog.ir

اختیار دارید قربان ما داریم کسب فیض میکنیم. ولی فورمولت واسه خواب راحت جواب نمیده شییییر !!! شایدم واسه تفاوتا های جنسیه.
باور بفرما اون بنده خدایی که تو کف گذاشتیش بیچاره رو هم نمیتونه راحت بخوابه ها
حق الناسه از ما گفتن بود. دیگه خدو دانی. اگر مثل من خل شده باشه گاها ممکنه با عکس سوژه مورد نظر صحبت و درد دل اینا هم بکنه.

از،شما چه پنهان که ما خودمان هم با معزل خواب دست به گریبانیم این روزها! اما نه از ان جهت که شما گمان می برید!!
من کسی رو تو.کف نذاشتم! ینی اونی که تو کفه، خودش تو کفه! من بی تخصیرم!
والا فک نکنم طرفهای مذاکره ی بنده به ان حد از شیدایی رسیده باشن ک با عکس بنده سخن بگویند!!

آوا شنبه 8 اسفند 1394 ساعت 12:45 http://ava-life.blogsky.com

باحال بود دکتر، اتفاقا چون دکتری باحالتره، فکر کن اونا که دیدن چه صفحه ای پشت سرت گذاشتن....

اتفاقا یه نفر منو اونجا شناخته بود گفته بود این، همون خانم دکتر بدخلاق!!! که رییس فلان جاس و برامونم اصلا دارو نمینویسه نبود؟!!

دکتر یونس پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 22:36

در قلبت رو باز کن. خوب ببین و از افراد مومن و پرهیزگار کمک بگیر. به اطرافیانش دقت کن. به عملکردش توجه کن. به حرفاش گوش کن. طرز لباس پوشیدن و نحوه صحبت و محتوای کلام و نوع برخوردش رو میتونی ببینی. اینا هیچکدوم سخت نیست که.. پاکیزگی در عمل هم نتیجه ی پاکیزگی قلبه..
ما هم یکی داشتیم. نرفت امتحان بده!!
شما که تو شیراز وضعتون خوبه. دکتر نجابت و دکتر فریدون عباسی رو دارید!

ولی مال ما رفت امتحان بده! ببینم چطو میشه! سری قبلی قبول شده بود!

رضوانه پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 19:44 http://khanevadeyearmani.mihanblog.com/

آره من چند وقت پیش بعد از قریب به یک سال که سوتی نداده بودم، دم مغازه خیلی شیک از آقای مشتری داشتم قیمت میپرسیدم، اصلنم نگفت مغازه دار نیست! همینجوری نگاه کرد رفت مرتیکه مسخره!!!!
البته منم بیشتر بجای افق دنبال تکنیکی برای اعمال خسارت روی ستون فقراتش بودم....

فک کن!! اگه خسارت به ستون فقراتش میاوردی چقدر جذاب میشد!!

لیلی پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 19:19 http://leiligermany.blogsky.com

خواهر من از علاثمندی هاش پوشیدن جوراب های لنگه به لنگه رتگی هست. هر کس هم متوجه متفاوت بودنش نشه و بهش اشاره نکنه خودش شیرفهمش می کنه

درود بر این خواهر جذاب! البته اون کارش اینه، و خیلی با من فرق میکنه که اشتباهی این حرکت رو زده بودم!

مینو پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 09:38 http://pelake56.blogfa.com

دروغ میگی!!!!
چه باحال...چه بامزه...
+احوال خانوم دکتر...هنوزم میگم،خوشحالم برات پزشکی خوندی اما بهت حسودی نمیکنم چون خودمم میتونم(میبینی؟منم خودشیفته م!!!)
+مراقب خودت باش...خداروشکر پزشکی بهرحال...جای شکرگذاری داره واقعا...

مرسی! خدا قسمت شمام بکنه!!
ممنون گلم! بله که تو هم می تونی! باید بخوای فقط.
بله... خدارو شکر..

ا-م پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 09:37 http://engarnevesh.blogfa.com

سلام به دوست جانمان
من تا دلت بخواد سوتی دادم البته سوتیهای من بیشتر از نوع کلامی هستند، مثلا طرف میگه قربان شما، حواسم نیست چون عجله دارم که برم، میگم انشالله

یا یه روز به جای زیارت قبول، تبریک عید گفتم

اینا سوتی هستند دوست من، باز این سوتی که دادی به تابلویی سوتیهای کلامی من که نیست که طرف کپ میکنه و گاهی نیشش باز میشه و من چون افقی نیست که توش محو بشوم، همچون قطره ای در زمین میخواهم فرو برم

به سوتیت هم فکر نکن، ببین ما چه دسته گلایی آب میدیم
مواظب خودت باش عزیزم

وااای سوتی های کلامی را مگو و مپرس! که بسیار ید طولایی داریم!
من اصلا بش فک نمیکنم! اینو نوشتم که مجالی بشه بقیه هم خودشونو لو بدن!

دکتر یونس پنج‌شنبه 6 اسفند 1394 ساعت 01:13

سوتی ات طنز بود! عب نداره. غصه نخور.. جنبه جنایی و حقوقی نداشت.. سوتی باس وزن داشته باشه، سنگین باشه.. این اصلا محو شدن نمیخواد!
خو منم ور داشتم مهمونامون رو بردم جمکران تو شلوغی یکی از اعیاد، دم دسشویی گفتن تجدید وضو کنیم. مام خفن تیپ زده بودیم اما رفتیم تو. اومدیم مسح پا بکشیم درز پیرهن پلو خوریمون از پشت جر خورد! منظورم از جر دقیقا جره! مث یوسف رفتم نماز حاجت خوندم، دعا کردم.. تا برگشتم خونه. الانم محو نشدم هنوز... فقط تو دستشویی خیلی بهم خندیدن مسافرا..


ولی سوتی نبوده! بدشانسی بوده!
خوبیش اینه ک مجبور نبودی با همون پیرهن جرخورده بری تو مسجد! بالاخره یه چادری روش می اومده.

الی چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 23:40 http://elhamsculptor.blogsky.com/

چه اشکال داره
سه سوووت یه توجیح طبیب وارانه براش جور کن
مثلا اینکه خب کف پا هم ادمه دیگه (ببخشید عضوی از ادمه) دلش یکم اکسیژن میخواد
گناه نکرده که اون پایینا رشد کرده

واقعا!! اونم دل داره دیگه!
مگه نه اینکه میگن پا، قلب دوم ادمه!! اصلا حتما عاشق،شده بوده!!

هیسسس چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 18:46 http://hist.mihanblog.com

آها من قدم از تو بلند تره

خخخ

اعتماد به نفست!!

پزشک فارغ التحصیل چهارشنبه 5 اسفند 1394 ساعت 18:07 http://majaziha.blogfa.com

سلام..
اینجوری که شما گفتید خیلی بدتر از محو شدن باید باشه ها...

سلام...
نه بابا! فک نکنم!
البته شخصا امیدم اینه که کسی ندیده!!

گلبرگ دوشنبه 3 اسفند 1394 ساعت 12:50

وای عالی بود این پست:)) من کلا عادت دارم جورابامو لنگه به لنگه ببپوشم دوتا جوراب که کلا باهم فرق دارن
یه باز یه مشکی ساق بلند پوشیده بودم و یه صورتی عروسکی ساق کوتاه که یه یه اتفاق شبیه اتفاق شما پیش اومد مجبور شدم کفشامو در بیارم:))

پس خوشحال شدی یه نفر مثل خودت پیدا کردی!!

هیسسس یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 18:53 http://hist.mihanblog.com

خخخخ
خدا ورت داره بزاره اینور، ما هم بخندیم علنی

من همونجا انگشتمو میگیرم سمت جورابت از دور، در گوش همکار یه چیزی میگم و بعد از اون شکلکای نیشخند خوشگل بلاگفا

تو بیخود میکنی بچه!! با هم قدت شوخی کن!!
ولی اگه خودم همونجا متوجه شده بودم بلند واسه بقیه هم میکفتم تا همه دور همی بخندیم خوش بگذره!!

بیوتن یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 18:44 http://bivatan-e.blog.ir

در برابر باز بودن زیپ شلوار یک بنده خدایی که دانشجو هست و ایرانم نیست از داخل مترو تا خود دانشکده اتفاق خاصی نبوده بارو بفرمایید
جان تو خیلی ریلکس بستمش وقتی فهمیدم به روی مبارکم نیاوردم دوستم گفت چی شد چرا هی سرت پایینه تو فکری؟ گفتم هیچی یه چیزی استاد گفت نفهمیدم میخوام تا عمق مسئله رو حل کنم....

خداوکیلی ما جلو اون بنده خدا باید کلاه از سرمون برداریم!!' ما اصن شاگردش محسوب میشیم!!
رخصت بده بیایم در محضرت استاد!!

رضوانه یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 17:13 http://khanevadeyearmani.mihanblog.com/

مگه میییشه؟ مگه داریـــم؟؟؟

افق ورودی شو پولی کرده! منم چند روز پیش خواستم برم متوجه شدم.

هااا داریم!
جدا؟! پولی شده؟! دیدم هرچی منتظر شدم هیچ افقی منو در خودش فرو نبرد!!

معلوم الحال یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 15:30 http://www.daneshjoyezaban.mihanblog.com

خخخخخخخخخخخخخخخخ

این سوتی رو توی آقایون دیده بودم اما خانما نه؛ که البته به لطف شما مشکل برطرف شد.

حالا ببین چه قدر دور فلک چرخیده و.چرخیده تا یه خانم یه دونه سوتی داده!! قابل قیاس با اقایون نیست ابدا!!

ترنج یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 15:18 http://shaparak75.blogfa.com/

وااااای
بدو ووو بدووووو تا افق

هولم نکن! دارم می دو ام!!!

همطاف یلنیز یکشنبه 2 اسفند 1394 ساعت 10:17 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
...
این از سوتی رد کرده ببم جااان نزدیک به فاجعه است ها
ولی شما همچنان راحت باش

سلام سلام!
راس میگی؟!!
انقد ضایع بود؟!!
حالا دلمو خوش کردم پاچه ی شلوارم دمپا بوده روی جوراب رو.پوشونده بوده!!!

ا-م شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 20:54 http://engarnevesh.blogfa.com

تصور چنین سوتیه قشنگی، نیشمو تا بناگوشم را باز کرده

من عاشق اون تیپ زدنتم

هدفم باز کردن نیش دوستانم تا بناگوش بوده که شکر خدا به هدفم رسیدم!!

ا-م شنبه 1 اسفند 1394 ساعت 20:49 http://engarnevesh.blogfa.com

سوتی؟؟!!
مطلباشون خوردی انگار
والا،آدمخواری، گوشتخواری، گیاهخواری دیده بودیم اما سوتی خواری نه
زودی بنویس چه دسته گلهایی آب دادی، تا ببینم به قشنگی دست گلهای من هست آیا

نوشتم!
حالا ب قشنگی دسته گلهای تو بود یا نبود!!!

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.